~Funny World~



میدونید لگد مال شدن احساسات یعنی چه ؟؟

یعنی اینکه داری مانهوای موردعلاقتو میخونی و شخصیت اصلی داره از سختی و مشکلات زندگی تو بچگیش  میگه

و تو داری رسما عین چی عر میزنی و گریه میکنی و بعد میفهمی .

 

 

 

 

-همش زر زنی بوده و داشته دروغ میگفته (:  

چاقوی من کو ؟؟ دیدینش خبر بدید ؟ 

پی نوشت : اگر به دنبال مانهوایی میگردید که مجمع الکراشات باشه ، گرافیک بالایی داشته باشه ، داستان خفن داشته باشه 

این شما و این مانهوای .

*Death is the only ending for the vallain *

برای کسی که نمیره و همین الان این مانهوا رو شروع نمیکنه متاسفم "-" 

باور کنید اگه پشیمون شدین من پامیشم از بیان میرم |: 

*در این حد نیاز من فردی است که بیاید با اون درمورد این مانهوا عر یزند * 

پی نوشت : واقعا نمیرین دانلودش کنید ؟؟!!!!! 

پی نوشت : یعنی این مانهوا جوریکه شخصیتای فرعیشم کراشن ! والا .

پی نوشت : واقعا داستانش خیلی باحاله ، فصل اولش تموم شده و فصل دومش قراره 12 فوریه منتشر شههه 

یعنی کم کم داشتم میپوسیدم در انتظار فصل دومش و امروز که خبرشو شنیدم تو ابرا بودم (("=

پی نوشت : بازم میگم به حرفم گوش کنید و برید بخونید ! 

پی نوشت : میتونم تا صب راجب این مانهوا زر بزنم ولی از اونجایی که من خیلی خوبم و میدونم اسپویل داستان خیلی کار زشتیه این کارو انجام

نمیدم ^-^ 

پی نوشت : اگه کسی احیانا شروعش کرد یا خونده قبلا فقط کافیه که بهم یه کامنت بده دیگه ولش نمیکنم ^-^ مرسی اه 

پی نوشت : اینم خدای جذابیت مانهوا هستند پنلوپه اکارت *-*

 یعنی به اندازه ای که من برای این بشر حرص خوردم که جونشو از دست نده خودش نمیخورد "-" 

پی نوشت : امیدوارم مرگ تنها پایان برای شرور ها نباشه ("= بتببب

 


فغفعفع

درود به اهالی بیان D":

غارنشین بازگشته .XDD

همین الان بنده از پای کلاس های مجازی کمرشکن پا شده و متوجه شدم که فردا قراره حضوری بریم مدرسه(": و من خیلی خرم ذوقه چرا ؟؟ چرا

شو بعدا در ادامه میفهمین ^^

خب .

این یه چالشه که داخل وب یومیکو دیدم و هرکی هم که الان داره واسه اولین بار میبینه *که بعید میدونم * از طرف من دعوته (": ~~

پ.ن : کسی میدونه چطوری فونت وبلاگ رو عوض کنم ، من هرچی سعی کردم نشد ): یکی کمک میکنه ؟؟

پ.ن : کسی یدونه چرا نمیتونم آهنگ بزارم ؟؟غیب میشه یهو

پ.ن : من بالاخره گوشی گرفتممم ^^ و از این بابت اصلا خوشال نیستم ._. والا .من گوشی مامانمو بیشتر میدوستم خو 

پ.ن :چرا  پستای من همش چرت و پرت !! چرا شما حتی اه ناله هم مینویسین خیلی قشنگه ، یکی پاسخگو باشه 

پ.ن : میخوام چالش سی روز شرح حالو شروع کنم (": میدونم مال خیلی وقت پیشه ولی بهتر از هیچیه خب 

پی نوشت : میدونم شور پی نوشت رو در اوردم .___.

چیزی به نام ادامه مطلب شما را میخواند

ادامه مطلب

 

بیاین که میخوام یه سریال بهتون معرفی کنم که مطمئنم از شدت کیوت بودنش ،

رنگین کمون استفراغ خواهید کرد ("=

عاشقان مبارزه شیرین کجاان ؟ مائوکو ؟؟ این سریال خوراکه مائو و یومیکوئه *-*

خیلی خیلی کیوته یعنی خیلی کیوته و البته یه کوشولو لوسه "^"

این سریالو اواخر مهر ماه بود که دیدم  و هنوز سه قسمتش مونده ، که اصلا همت نمیکنم

برم ببینم چون همش توسط اینستاگرام عزیز اسپویل شد |:

اینقدر بدم میاد نمیتونم جلوی خودمو بگیرم که واسم اسپویل نشه . خودمم میدونم اخرش مث چی پشیمون میشم ولی بازم /:

خیلی سریال فانیه ، خیلی باهاش خندیدم و البت که گریه هم نمودم "^" 

*جدیدا خیلی سر فیلم و سریال و مانهوا احساساتی میشم و گریم میره . امروز رسما داشتم واسه قسمت سوم زیبایی حقیقی زار میزدم *

خب عرضم به حضورتون که ( تکه کلام معلم کلاس زبانمونه XD)

حتما ببینید که اصلا پشیمون نمیشید خیلی کیوته خیلی کیوته *-*

کاپل اصلی فیم که اصلا نگم ! خیلی کاواییه .

از جذابیت ها و جنتلمن بودن های ون بینگ نگم واستون اسم  واقعیش دارن چنه) کثافت خیلی جذابه "-"

سانگ تیان با تیپ پسرونه یه کیوتچه به تمام معناست *0* (کیوتچه قبلا تکه کلام سحری بود ، چرا جدیدا ازش استفاده نمیکنی ؟^-^ ) 

من اصلا از اون تیپ دخترونش خوشم نمیومد "-" من دوس داشتم همینجوری با موهای کوتاهش باشه =~= 

میدونین دلیل علاقه اعظمم به این سریال برمیگرده به عشقم نسبت به هاکی و اسکیت روی یخ . خیلی میدوستم ^-^ 

با اینکه تنها یه بار اسکیت روی یخ رفتم ، اونا هم رفته بودیم شاندیز  مشهد و باورتون نمیشه خیلی سخته ، حقیقتا واسه من خیلی سخت بود 

اصلا به اون اسونیا که به نظر میاد نیس /: 

من با اینکه کلی با اسکیت معمولی داخل پارک و اینورا بازی کردم و هنوزم میکنم *هرچند اسکیتام واسم دارن خیلی کوچیک میشن *

ولی بازم ادم همش لیز میخورد "^"

ولی بازم خیلی قشنگه ^__^ 

 

پی نوشت : احساس میکنم یه استعداد به خصوصی داخل اسکیت روی یخ دارم ولی این استعداد باید یه روزی شکوفا شه ، حالا نمد کی !

پی نوشت : فردا امتحان املا داریم "-" عح 

پی نوشت : راستی واسه معرفی کامل برید ادامه *-*

پی نوشت : سر این پست خیلی سرمو به دیوار کوبیدم "-" 

                                                                                         

ادامه مطلب

 

من عزیزم

نمیدانم این نامه را میخوانی یانه ؟ اگه اایمر نگرفته باشی تا آن موقع حتما این را خواهی خواند چون من تو را  کمتر نه ولی بیشتر از همه

میشناسم . اگر تغییر نکنی ، اگر دیگر گذشته ات برایت مهم نباشد و نخواهی رویاهایت را به یاد بیاوری و ببینی که به آن ها رسیده ای یا نه

الان که این را  داری می خوانی هشتاد سالت است  و نزدیک به یک قرن عمر کرده ای .

حتما خسته ای و با کوله باری از تجربه هایی که از هشتاد ، سصید و شست و پج روز زندگی ات کسب کرده ای و عینک روی چشمانت و گیس

های خاکستری مایل به سفیدت داری این نامه را میخوانی و صد البته که با خواندش گریه خواهی کرد ، از صمیم قلبم امیدوارم که اشک شوق

باشد .

میدانم .

غم های زیادی دیده ای ، اشک ها ریخته ای

شادی کرده ای ، خندیده ای ، اشک شوق ریخته ای

اتفاقات زیادی سرنوشت برایت رقم زده

اتفاقات خوب و بد ، شاد و غمگین

نا امید شده ای ، شکست خورده ای

بلند شده ای و با قدرت ادامه دادی

حداقل امیدوارم که چنین کاری را انجام داده باشی ، چون باید بدانی که تو یعنی من بدون رویاهایت هیچ نیستی ، یعنی هیچ نیستیم .

رویاهای من و توست که باعث شده هنوز سرپا باشیم ، شوق رسیدن با ان هاست که قلبمان هنوز روشن است. قلب من هنوز روشن است ،

امیدوارم که تو در اینده آن را خاموش نکنی بلکه پر نور ترش کنی ، امیدوارم  که من را به تک تک رویاهایم رسانده باشی ، باید این کار بکنی

نه برای کسی دیگر فقط برای من یعنی خود خود خودت

 برای دختر چهارده ساله ای که کنار پنجره نشسته و به ورای کهشان ها می اندیشد  (: 

با عشق از طرف : نگین

 

"چهاردهم دی ماه هزار و سیصد و نود و نه ."

 

 

پی نوشت : مرسی از ناستاکا چان که منو به این چالش دعوت کرد .

میدونم که خیلی دیر گذاشتم ولی خب .

از طرف من هر کسی که اینو ننوشته دعوته (":


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

server2315 کانکس سرای نگارین اموزش پدافند غیر عامل در مدرسه .. رَوَد بی پایان .. زندگی در کلمات بلاگ هاستینگ یک آهنگ | دانلود آهنگ و نوحه خرید سرور مجازی ایران کجایید ای شهیدان خدایی، بلا جویان دشت کربلایی ...